قاصدی از بامیان

در این صفحه شما فقط دیدگاه ها ونظرات شخصی خودم را میخوانید

قاصدی از بامیان

در این صفحه شما فقط دیدگاه ها ونظرات شخصی خودم را میخوانید

ایت الله تقدسی به رحمت حق پیوست

 بنا به گزارش خبر گزاری صدای افغان حضرت آیت الله نوراحمد تقدسی امرو شنبه مورخ 21 جوزا 1390 به رحمت حق پیوست روحش شاد باد

زندگینامه

اشاره: آیت الله تقدسی ازعلمای برجسته شیعه است که از سالیان درازی به این طرف در خدمت مکتب اهل البیت «ع» قرار داشته و به تدریس و تبلیغ معارف دینی مشغول است. او شاگردانی آگاه و فاضلی تربیت کرده است که در دوران جهاد مقدس اسلامی در سنگر دفاع از دین و میهن قرار داشتند. خود ایشان نیز مدت ها برای هدایت مردم و رهبری جهاد در پروان و بهسود خدمت نمودند. می خواستیم نسل های امروز وفردای کشور با چهره علمی، دینی واجتماعی برازنده ی ایشان آشنا شوند، لیکن متأسفانه نتوانستیم زندگینامه ی مفصل و جامعی ایشان را ترتیب نماییم. متنی که در پی می آید زندگینامه آیت الله تقدسی از زبان خودشان است که بسیار مختصر می باشد. امیدواریم که در آینده زندگینامه جامع و خدمات ارزنده ایشان و سایرعلمای خدمتگذار و وارسته ی کشور ثبت تاریخ شود. 

                                                   بسم الله الرحمن الرحیم.  

بنده نوراحمد تقدسی هستم که حدود۷۰ سال سن دارم. مسقط الرأس و محل تولد من دره ی ترکمن مربوط به ولسوالی سرخ پارسا در ولایت پروان می باشد. مدتها در دره ی ترکمن بودم و درس های صرف و نحو و تا حدودی قوانین و اصول را در آن جا خواندم. بعد از ترکمن آمدم به کابل خدمت حضرت آیت الله حجت رحمت الله علیه، خدمت آقای افشار و بعضی از شخصیت های دیگر یک مدتی درس خواندم وسطوح را تمام کردم. بعد از تمام شدن سطوح از کابل رفتم طرف عراق در حوزه ی علمیه ی نجف اشرف در دوران مرجعیتِ مراجع بزرگی چون حضرت آیت الله العظمی حکیم، حضرت آیت الله العظمی خویی و حضرت آیت الله العظمی شاهرودی. در همین دوران مدت چهارده سال در نجف اشرف بودم که درس فقه و اصول را خدمت حضرت آیت الله العظمی خویی مشرف می شدم و درس فقه را تنها خدمت آیت الله حکیم مشرف می شدم و خود من هم در نجف اشرف معالم، قوانین، رسائل واوائل کفایه را درس می گفتم. بعد از عراق مراجعت کردم به افغانستان و یک مدتی کوتاه بازهم در دره ی ترکمن بودم. در آنجا فضلا و علما و طلبه ها و محصلین جمع شدند و یک مقداری با آنها درس و بحث داشتم که حدود دو سال طول کشید. از دره ی ترکمن آمدم به کابل در «قلعه شهاده» یک مرکز تبلیغی و تدریسی تهیه شد در یک جایی به نام «بانگسیدار» نزدیک کارته سه. در تکیه خانه ی بانگسیدار تبلیغ و تدریس می کردم و بعد از چند مدتی یک مدرسه ای ساختم بنام «مدینه العلم» که در حدود ۳۰ تا ۳۷ اتاق دارد، ۲ تا سالن بزرگ دارد که برای فعلا سالن نماز جمعه هم در همان مدرسه  قرار دارد. این مدرسه حدود ۳۷ سال پیش تأسیس شد.

 چند سالی در مدرسه «مدینه العلم» مشغول تدریس و منبر خوانی بودم و با علما، طلبه ها و محصلین ارتباط داشتم. چون مورد احتیاجات بود که در منطقه دهبوری یک مرکز دینی و مرکز مذهبی باید باشد، در سال ۱۳۷۸مسجدی را ساختم به نام «مسجد اهل البیت(ع)» که الان هم هست و مردم مراجعه می کنند و درس و بحث و منبرخوانی هم در آنجا جریان دارد. فعلا من یک درس خارج فقه می گویم و یک درس جلد دوم کفایه می گویم و درس های جنبی هم وجود دارد، مثلا بحث های اصول دین و این طور موارد داریم.

ما یک مرکز علمی ساختیم، یک تلویزیونی هست به نام تلویزیون «کوثر» که در آن تنها مسائل اسلامی و اخلاق اسلامی و تاریخ اسلام و احکام و عقائد اسلامی پخش می شود و مسائل دیگر در آن پخش نمی شود. ما برنامه های عقیدتی هم داریم و بعضی برادرانی که از جاهای دیگر می آیند و تبلیغاتی که می کنند انشاءالله و تعالی از طریق تلویزیون کوثر ما آن را پخش می کنیم. هرچند تا هنوز این تلویزیون به ماهواره وصل نشده و نشرات اش در خارج کشور شنیده نمی شود، اما در داخل کشورافغانستان در تمام نقاط شنیده می شود. به هرحال، کار من همین چیزها بود که درس خواندم و نجف اشرف رفتم و بعد از آنجا برگشتم و به تدریس شروع کردم و فعلا مشغول تبلیغ هم هستیم. مثلا بعدازظهرهای روز پنج شنبه یک برنامه سخنرانی دارم در مسجد اهل البیت و قبل از ظهر روز جمعه در مدرسه مدینه العلم نمازجمعه و منبرخوانی هم هست و بین هفته هم در مدرسه مدینه العلم مشغول تدریس و مشغول بحث هستیم.   

منبع زندگی نامه سایت پیام افتاب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد